ترجمه مقاله

تشیع

لغت‌نامه دهخدا

تشیع. [ ت َ ش َی ْ ی ُ ] (ع مص ) دعوی شیعت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). دعوی مذهب شیعت کردن . (زوزنی ). دعوی مذهب شیعه کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خود را شیعه نمودن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دعوی شیعیت کردن . و خود را شیعی نمودن . (منتهی الارب ): تشیع الرجل ؛ ادعی دعوی الشیعة. (اقرب الموارد). || پراکنده شدن قطره های شیر در آب . || هلاک شدن در هوای چیزی . || سبک عقل و برافروخته کردن خشم کسی را. || پراگنده شدن [ آثار ] پیری در کسی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله