تصفیه کردنلغتنامه دهخداتصفیه کردن . [ ت َ ی َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) صاف کردن و روشن و پاکیزه نمودن . (ناظم الاطباء). پالودن . || مأخوذ از تازی و در تداول امروز اصلاح سازمانها از نظر اعضای صالح و ناصالح .