ترجمه مقاله

تصلیع

لغت‌نامه دهخدا

تصلیع. [ ت َ ] (ع مص )عذر آوردن . || ظاهر شدن حبه و نبودن خاک بر آن . || هر دو دست را برابر بر زمین گسترده ریخ زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || روشن و تابان شدن آفتاب . (از اقرب الموارد). || پهن و گشاده کردن پوست را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
ترجمه مقاله