ترجمه مقاله

تطییب

لغت‌نامه دهخدا

تطییب .[ ت َطْ ] (ع مص ) خوش کردن . (زوزنی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خوش گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پاک و پاکیزه ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پاک کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || پاک یافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خوشبوی کردن . (زوزنی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : بازرگانی بوده است که در تطییب اطعمه و ترتیب اغذیه مبالغتها نمودی . (سندبادنامه ص 205). || بخشیدن نیمی از وام را به وام دار. || آسوده ساختن والی خاطر کسی را. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله