تعتیدلغتنامه دهخداتعتید. [ ت َ ] (ع مص ) ساختن . (تاج المصادر بیهقی ). آماده کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مهیا و آماده کردن و بسیج کردن چیزی برای روزی . (از اقرب الموارد).