ترجمه مقاله

تعرفگری

لغت‌نامه دهخدا

تعرفگری . [ ت َ ع َرْ رُ گ َ ] (حامص مرکب ) وضعو فرض کردن . (وحید دستگردی ). شناساندن :
بود مه و سال ز گردش بری
تا تو نکردیش تعرفگری .

نظامی (مخزن الاسرار چ وحید ص 112).


ترجمه مقاله