ترجمه مقاله

تعقد

لغت‌نامه دهخدا

تعقد. [ ت َ ع َق ْ ق ُ ] (ع مص ) بسته شدن . (زوزنی ). دفزک گردیدن دوشاب و ستبر شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). غلیظ شدن دوشاب . (از اقرب الموارد). || مانند عقده ٔ بنا گشتن قوس قزح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || برآمدن نورد زیرین چاه و درآمدن زبرینش در پهنایی و گشادگی چاه . || سطبر شدن و گره بستن ریگ و رشته و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).تراکم ریگ . || مشکل شدن کار. || استحکام برادری . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله