ترجمه مقاله

تعلل کردن

لغت‌نامه دهخدا

تعلل کردن . [ ت َ ع َل ْ ل ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عذر انگیختن . بهانه آوردن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تأخیر کردن . سستی کردن . و رجوع به تعلل و ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله