ترجمه مقاله

تعنیة

لغت‌نامه دهخدا

تعنیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) (از «ع ن و»)واداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بندی کردن و بازداشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حبس کردن .(از اقرب الموارد). || طلا کردن به بول . (تاج المصادر بیهقی ). طلا نمودن اشتر گرگین را به کمیزسرگین آمیخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || رنجانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || برنجانیدن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (از «ع ن ی ») رنجانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رنج و اذیت رسانیدن و غمگین ساختن کسی را. (از اقرب الموارد). || تکلیف کردن چیزی بر کسی که بر وی سخت و شاق باشد. (از اقرب الموارد). || سرنامه نوشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقولون عنیت الکتاب تعنیة فیبدلون من احدی النونات یاء. (اقرب الموارد در ذیل تعنین الکتاب ). || نشان کردن کتاب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مشاجره و منازعت کردن با کسی . (از اقرب الموارد). || عنیة آلودن شتر گرگین را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تیمار کردن مال را. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله