ترجمه مقاله

تعین

لغت‌نامه دهخدا

تعین . [ ت َ ع َی ْ ی ُ ] (ع مص ) ناشناسا نمودن خود را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || درنگ کردن جهت رسیدن بچیزی . || بیقین دیدن کسی را. || نزدیک آمدن جهت اعانت . || چشم دار گردیدن چرم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مخصوص شدن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مخصوص شدن چیزی از میان چیزها. (غیاث اللغات ). بمعنی تشخص است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). آنچه چیزی بدان از دیگر چیزها ممتاز شود. (از تعریفات جرجانی ). || تعیّن علیه الشی ٔ؛ لازم شد بر وی بعینه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نرم و تنک گردیدن مشک از دیرینگی . (از اقرب الموارد). || (اِ) گاهی مراد از هستی و وجود نیز باشد. (غیاث اللغات ). وجود و هستی . (ناظم الاطباء). || حصه و بهره و هر چیز مخصوص به کسی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله