ترجمه مقاله

تغلغل

لغت‌نامه دهخدا

تغلغل . [ ت َ غ َ غ ُ ] (ع مص ) در شدن . (زوزنی ). درآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به سختی و رنج داخل شدن در چیزی ... تغلغل حبه ُ فی فؤادی . (از اقرب الموارد). || شتابی نمودن . || خود را غالیه مالیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رفتن آب میان درختان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله