ترجمه مقاله

تفاصح

لغت‌نامه دهخدا

تفاصح . [ ت َ ص ُ ] (ع مص ) شیوازبانی نمودن که نباشد. (زوزنی ). تفصح . (منتهی الارب ). به تکلف فصاحت نمودن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || به زبان عرب سخن گفتن مرد عجمی . || زبان آور شدن مرد عربی . (ناظم الاطباء). به همه ٔ معانی رجوع به تفصح شود.
ترجمه مقاله