ترجمه مقاله

تفث

لغت‌نامه دهخدا

تفث . [ ت َ ف َ ] (ع اِ) چرکین و ژولیده موی گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) آنچه محرم بعد از ادای حج بجا آرد از ناخن چیدن و موی ستردن و قصر بروت و مانند آن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). بروت و ناخن و موی بغل و سر را تراشیدن و غسل کردن در روزهای حج و رمی و نحر. (غیاث اللغات ). قوله تعالی : ثم لیقضوا تفثهم . (قرآن 29/22). عن الرضا علیه السلام : التفث ، تقلیم الاظفار و طرح الوسخ و طرح الاحرام . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله