ترجمه مقاله

تفسیرگوی

لغت‌نامه دهخدا

تفسیرگوی . [ ت َ ] (نف مرکب ) کسی که کلام خدا را شرح کند. مفسر. آشکارکننده ٔ سخنان غامض . شرح کننده ٔ مدلول ها و الفاظ قرآن کریم و فحاوی آیات و اسباب نزول و تأویلات و سایر احوال و احکام و غرائب و بدایع آن :
از من بگوی عالم تفسیرگوی را
گر در عمل نکوشی نادان مفسری .

سعدی .


ترجمه مقاله