ترجمه مقاله

تقتر

لغت‌نامه دهخدا

تقتر. [ ت َ ق َت ْ ت ُ ] (ع مص ) خشم گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خشمگین شدن و تنفش . (از اقرب الموارد). || دم برزدن . || آماده شدن کارزار را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آماده ٔ جنگ شدن ، مانند تقطر. (از اقرب الموارد). || فریب دادن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در قتره پنهان شدن فریب دادن صید را. || مهیا شدن کاری را. (از اقرب الموارد). || یکسو شدن از کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || کناره گزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله