ترجمه مقاله

تقدیح

لغت‌نامه دهخدا

تقدیح . [ ت َ ] (ع مص ) باریک میان کردن اسب . (زوزنی ). لاغر گردانیدن اسب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تضمیر فرس . (از اقرب الموارد). و رجوع به تضمیر شود. || در گودافتادن چشم . (زوزنی ). فرورفتن چشم در مغاک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله