ترجمه مقاله

تقشر

لغت‌نامه دهخدا

تقشر. [ ت َ ق َش ْ ش ُ ] (ع مص ) پوست واشدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). باز شدن پوست ، یقال : قشره فتقشر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) بیماریی است در انسان که چنان می پندارد که پوست از دل او باز میشود. چنانکه نزدیک بود که غش بر او عارض گردد. (بحر الجواهر).
ترجمه مقاله