ترجمه مقاله

تلحیص

لغت‌نامه دهخدا

تلحیص . [ ت َ ] (ع مص ) به پایان رسانیدن خبر را و اندک اندک آشکار نمودن آن را.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). استقصاء خبرو تبیین آن اندک اندک . (از اقرب الموارد). || تنگ کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد): کان من مضی لایفتشون عن هذا ولا یلحصون ؛ ای لایشددون و لایستقصون . (اقرب الموارد). || تنگ گرفتن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بازداشتن کسی را از چیزی . (از اقرب الموارد). || سختی کردن در کاری . || قوت دادن در امور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || استوار و محکم کردن نامه را. (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ).
ترجمه مقاله