ترجمه مقاله

تلخ ابرو

لغت‌نامه دهخدا

تلخ ابرو. [ ت َ اَ ] (ص مرکب ) آنکه دارای ابروی گره دار و پرچین باشد. (ناظم الاطباء). تلخ رو. تلخ جبین . (آنندراج ). رجوع به تلخ رو شود.
ترجمه مقاله