تلقنلغتنامه دهخداتلقن . [ ت َ ل َق ْ ق ُ ] (ع مص )دریافتن و واگرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بمشافهه گرفتن چیزی را از دهان . فارابی گوید: تلقن الکلام ؛ اخذه ُ و تمکن منه ُ. (اقرب الموارد).