ترجمه مقاله

تلی

لغت‌نامه دهخدا

تلی . [ ت ِ ] (اِ) طلا را گویند. (برهان ). طلارا گویند که زر پاک و خالص باشد. (آنندراج ) (از انجمن آرا). زر و طلا و ذهب . (ناظم الاطباء) :
وجود مردم دانا مثال زر تلی است
که هرکجا که رود قدر و قیمتش دانند.

سعدی (از انجمن آرا).


رجوع به طلی شود.
ترجمه مقاله