ترجمه مقاله

تمدین

لغت‌نامه دهخدا

تمدین . [ ت َ ] (ع مص ) شهر ساختن . (تاج المصادر بیهقی ). شهر کردن . (زوزنی ). شهر گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || ثابت و مقیم گردانیدن بجایی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله