ترجمه مقاله

تمذخ

لغت‌نامه دهخدا

تمذخ . [ ت َ م َذْ ذُ ] (ع مص ) مکیدن انگبین گلنار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بعکس یکدیگر رفتن مرد و شتر در سیر. (از اقرب الموارد). || مانند مار رفتن ماده شتر. (ناظم الاطباء). || تکبر کردن مرد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله