ترجمه مقاله

تمکین

لغت‌نامه دهخدا

تمکین . [ ت َ ] (اِخ ) سید رضاخان . وی در حوالی کرمانشاهان می زیست و از احفاد شاه نعمت اﷲ ولی بود و در عرفان و تصوف مقامی بلند داشت و در سال 1085 هَ . ق . به تدریس و ارشاد اشتغال داشت و سپس به هندوستان رفت ودر دربار محمدشاه احترام فوق العاده یافت از اوست :
خاک پای او شدن گر دسترس باشد مرا
کی به غیر از نقش پا گشتن هوس باشدمرا.

(از قاموس الاعلام ترکی ).


ترجمه مقاله