ترجمه مقاله

تنجیة

لغت‌نامه دهخدا

تنجیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) برهانیدن . (تاج المصادربیهقی ) (زوزنی ) (از دهار) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (از اقرب الموارد). رستن و رهانیدن (لازم و متعدی است ). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بر بالا افکندن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). بر بالای زمین افکندن و بدین معنی است . قوله تعالی : فالیوم ننجیک ببدنک (آنندراج ). || انباشتن زمین را و بلند کردن آن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یقال : نجی فلان ارضه ،اذا کسبها و رفعها و مخاقة الغرق . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله