ترجمه مقاله

تنجیز

لغت‌نامه دهخدا

تنجیز. [ ت َ ] (ع مص ) حاضر آمدن و تعجیل . (از اقرب الموارد). تعجیل . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || (اصطلاح فقهی ). در شرع وقوع صیغه ٔ طلاق باشد در حال . چنین است در جامع الرموز در شرط صحت طلاق . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). در شرایط صحت طلاق یکی آن است که طلاق نباید مقید به شرط و مؤجل به زمانی باشد و بعبارت دیگر طلاق باید منجز باشد. رجوع به کتب فقه شود.
ترجمه مقاله