ترجمه مقاله

تندآب

لغت‌نامه دهخدا

تندآب . [ ت ُ ] (اِ مرکب ) دوایی است روان و سیال که هرچه در آن اندازند گداخته گردد و آن را تیزآب گویند... (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به تیزآب شود. || هر مایع گذارنده ای . (ناظم الاطباء). جریان سریع آب . آبی که جریانی تند و سریع دارد. آب تند :
ز پیرامن دژ یکی کنده ساخت
ز هر جوی تندآب در وی بتاخت .

اسدی .


رجوع به تند شود.
ترجمه مقاله