ترجمه مقاله

تنصیص

لغت‌نامه دهخدا

تنصیص . [ ت َ ] (ع مص ) ظاهر کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || مبالغت در نص و قول نحویان در کلمه ٔ «لا» انها لنفی الجنس علی سبیل التنصیص ؛ یعنی نه بر سبیل احتمال . (از اقرب الموارد) : چه هر کرا به تنصیص این تخصیص داده باشد که الرجال قوامون علی النساء . (سندبادنامه ص 112). || سخت گرفتن بر غریم خود و مناقشه نمودن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || قراردادن بعض کالا را بر فوق بعضی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله