ترجمه مقاله

تنفیس

لغت‌نامه دهخدا

تنفیس . [ ت َ ] (ع مص ) غم وابردن . (زوزنی ). آسایش دادن و رهایش بخشیدن از غم ، یقال : نفس کربته عنه ؛ ای فرجه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- حروف تنفیس ؛ «س َ» و «سَوْف َ» است و مقصود نحویان از تنفیس توسیع است ، چه این دو حرف مضارع را از زمان حال (که زمانی مضیق است ) بزمان وسیعتر (یعنی زمان استقبال ) نقل می کند. (از مغنی اللبیب ).
ترجمه مقاله