ترجمه مقاله

تنفیق

لغت‌نامه دهخدا

تنفیق . [ ت َ ] (ع مص ) به نافقاء بیرون آمدن کلاکموش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خارج شدن یربوع از نافقاء خود. (از اقرب الموارد). || درسوراخ شدن موش . (تاج المصادر بیهقی ). داخل شدن یربوع در نافقاء، ضد است . (از اقرب الموارد). || نافقاء ساختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || روایی دادن رخت و سعله را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله