ترجمه مقاله

تنوره کشیدن

لغت‌نامه دهخدا

تنوره کشیدن . [ ت َ رَ / رِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) در حال چرخیدن به هوا پریدن . (فرهنگ فارسی معین ). به هوا برشدن دیو و جادو، بی بال و پر. دواریدن . در افسانه های قدیمی ، بر هوا شدن دیو بی بال و پری ، راست بسوی بالا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : دیوان تنوره می کشند و به آسمان می روند. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده ٔ قبل و تنوره شود.
ترجمه مقاله