ترجمه مقاله

تنوم

لغت‌نامه دهخدا

تنوم . [ ت ُ ن َ وِ ] (ع اِ) آفتاب گردان . آفتاب گردک . آفتاب پرست . طرنشولی . صامریوما. ایلیوطرفیون . طوماغا. شجرةالیمام . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). صامریوما. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). آفتاب گردان بزرگ . (از اقرب الموارد). || بعضی گفته اند تنوم شاهدانه ٔ دشتی است ... (از ترجمه ٔصیدنه ). شهدانه . (بحر الجواهر). جوالیقی در المعرب ذیل شهدانج آرد: فارسی معرب و به عربی تنوم است . (ازالمعرب جوالیقی ص 206). رجوع به ترجمه ٔ صیدنه شود.
ترجمه مقاله