ترجمه مقاله

تنگ بضاعت

لغت‌نامه دهخدا

تنگ بضاعت . [ ت َ ب ِ ع َ ] (ص مرکب ) کم مایه . که فقیر و تنگدست باشد. که بضاعتش اندک بود: و با مردم تنگ بضاعت و سفیه معامله نکند. (منتخب قابوسنامه ص 177). رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله