تن فرسای
لغتنامه دهخدا
تن فرسای . [ ت َ ف َ ] (نف مرکب ) فرساینده ٔ تن . پایمال کننده ٔ تن . افسرده کننده ٔ تن . که تن فرسوده کند :
از عرقهای شور تن فرسای
چرک بر من نشسته سر تا پای .
از عرقهای شور تن فرسای
چرک بر من نشسته سر تا پای .
نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 206).