ترجمه مقاله

تهدکر

لغت‌نامه دهخدا

تهدکر. [ ت َ هََ ک ُ ] (ع مص ) سیر نوشیدن شیر را چندانکه به خواب شود. || برجستن و شتاب رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : تهدکر علی الناس ؛ ای تنزی . (منتهی الارب ). || اختلاط بعض شیر با بعضی دیگر. (از اقرب الموارد). || ترجرج زن . || تدحرج مرد. (از اقرب الموارد). رجوع به تهذکر شود.
ترجمه مقاله