ترجمه مقاله

توانگرکیسه

لغت‌نامه دهخدا

توانگرکیسه . [ ت ُ / ت َ گ َ س َ / س ِ ] (ص مرکب ) پولدار. آنکه در کیسه نقدینه فراوان دارد :
مالداران توانگرکیسه ٔ درویش دل
در جفا درویش را از غم توانگر کرده اند.

سنائی .


رجوع به توانگر و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله