ترجمه مقاله

توریع

لغت‌نامه دهخدا

توریع. [ ت َ ] (ع مص ) بازداشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). منه حدیث عمر (رض ): ورّع اللص و لاتراعه ؛ ای اذا رأیته فی منزلک فادفعه و اکففه و لاتنظر مایکون منه . (منتهی الارب ). || بازگردانیدن شتررا از آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اسب را با لجام وقف کردن . || حاجز شدن میان دو چیز. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله