توفیرسنجلغتنامه دهخداتوفیرسنج . [ ت َ س َ ] (نف مرکب ) آنکه بسیار می سنجد. (ناظم الاطباء) : دو مار از برای تو توفیرسنج یکی مار مهره یکی مار گنج .نظامی (از آنندراج ).