ترجمه مقاله

تولنگی

لغت‌نامه دهخدا

تولنگی . [ ل ِ ] (ص ) تلنگی . (ناظم الاطباء). این کلمه را با «شرابی » آرند. شرابی تولنگی چون مزدوجی و از آن مرد دائم الخمر نامنتظم در اخلاق اراده کنند. و ترکان عثمانی این کلمه را به معنی گدا استعمال کنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تلنگی شود.
ترجمه مقاله