ترجمه مقاله

تونق

لغت‌نامه دهخدا

تونق . [ ن َ ] (معرب ، اِ) معرب تونک یا تونه . مطرزی در المغرب در ذیل الاتون آرد: یستعار لمایطبخ فیه الاَّجر و یقال له بالفارسیة خمدان و تونق و داشوزن . (از مغرب مطرزی ). و بنابراین کلمه ٔ تونق یا تونک مرادف خمدان است که در برهان به معنی داش و کوره ٔ خشت پزی و سفال پزی آمده است و داشوزن نیز مرادف داش به همین معنی است .
ترجمه مقاله