ترجمه مقاله

تو

لغت‌نامه دهخدا

تو. [ ت ُ ] (ترکی ، اِ) طو. طوی . مهمانی و ضیافت . (برهان ) (آنندراج ). ضیافت و مهمانی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله