ترجمه مقاله

تکثر

لغت‌نامه دهخدا

تکثر. [ ت َ ک َث ْ ث ُ ] (ع مص ) بسیار جستن . (تاج المصادر بیهقی ). بسیاری جستن . (زوزنی ). || بسیار نمودن . (منتهی الارب ). بسیار نمودن و بسیار شدن . (ناظم الاطباء). بسیار شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). تکلف بسیاری . (از اقرب الموارد). || بیشی نمودن بمال کسی . (تاج المصادر بیهقی ). پیشی نمودن بمال کسی و بی نیاز شدن بدان . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله