ترجمه مقاله

تیرماهی

لغت‌نامه دهخدا

تیرماهی . (اِ مرکب ) نوعی از انگور است . (برهان ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) :
تا وقت مهرگان همه گیتی چو زر بود
از آب تیرماهی و از باد مهرگان .

منوچهری .


تیره شد همچون عصیر تیرماهی آب جوی
شد چو آب تیرماهی خم به خم اندرعصیر.

میرمعزی (از آنندراج ).


|| نوعی از ماهی ، از عالم تیرمار. (آنندراج ). || نام داروئی هم هست . (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || زنجبیل . (الفاظ الادویه ). || گزر و زردک را نیز گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله