ترجمه مقاله

تیره ابر

لغت‌نامه دهخدا

تیره ابر. [ رَ / رِ اَ ] (اِ مرکب ) ابر تیره . ابر سیاه . ابر تار و مظلم :
تو گفتی برآمد یکی تیره ابر
هوا شد بکردار کام هژبر.

فردوسی .


همانگه برآمد یکی تیره ابر
کند روی گیتی چو چرم هژبر.

اسدی .


رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله