تیره جان
لغتنامه دهخدا
تیره جان . [ رَ / رِ ] (ص مرکب ) تیره روان . بدنهاد. مضر. نادرست . گمراه و بدسرشت :
تو ای بهمن جادوی تیره جان
براندیش از کردگار جهان .
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.
تو ای بهمن جادوی تیره جان
براندیش از کردگار جهان .
فردوسی .
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.