تیره بین
لغتنامه دهخدا
تیره بین . [ رَ / رِ] (نف مرکب ) تیره بصر. کور. || نابخرد. نادان . نامدرک . که از فهم حقیقت عاجز بود :
وگر زآنکه جانی بود تیره بین
نه آرایش داد داند نه دین .
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.
وگر زآنکه جانی بود تیره بین
نه آرایش داد داند نه دین .
اسدی (گرشاسب نامه ).
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.