ترجمه مقاله

تیزگر

لغت‌نامه دهخدا

تیزگر. [ گ َ ] (ص مرکب ) چاقو تیزکن . شحاذ. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تیزکننده ٔ شمشیر و کارد و نیزه و جز اینها. رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله