تیزی دادن
لغتنامه دهخدا
تیزی دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) برندگی و تندی دادن . لبه یا نوک چیزی را :
سوهان فلک تا گل عدل تو شکفته ست
تیزی نتواند که دهد خار ستم را.
|| روانی دادن سخن و جزآن را :
در معرکه ٔ نظم به اوصاف رخ دوست
تیزی ز سخن میدهم آن تیغزبان را.
رجوع به تیز شود.
سوهان فلک تا گل عدل تو شکفته ست
تیزی نتواند که دهد خار ستم را.
انوری (از آنندراج ).
|| روانی دادن سخن و جزآن را :
در معرکه ٔ نظم به اوصاف رخ دوست
تیزی ز سخن میدهم آن تیغزبان را.
علی خراسانی (ایضاً).
رجوع به تیز شود.