ترجمه مقاله

تیهور

لغت‌نامه دهخدا

تیهور. [ ت َ ] (ع ص ، اِ) (از «ت هَ ر») زمین رست و هموار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زمین پست و هموار . || بیابان دشوار. (منتهی الارب ). || مابین اعلای وادی و اسفل آن . || مابین اعلای کوه و اسفل آن . || مرد متکبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بزرگ منشی . یقال : به تیه تیهور؛ اذا کان تایهاً. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || موج مرتفع دریا. || ریگ توده که آب اطراف آن را کنده باشد. ج ، تیاهیر، تیاهِر . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ریگ توده ٔ بلند و آنچه شکسته گردد از ریگ توده . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله