ترجمه مقاله

ثابت

لغت‌نامه دهخدا

ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن الدحداح . صحابی است و او را ثابت بن الدحداحة نیز گفته اند. مکنی به ابی الدحداح و ابی الدحداحة. ابن حجر در اصابه از طبرانی روایت کند که پیغمبر (صلعم ) درجنازه ٔ او حاضر بود و از واقدی نقل می کند که ثابت بن الدحداحة روز جنگ احد گفت ای مسلمانان اگر محمد کشته شده است خداوند حی لایموت است پس برای دین خود بجنگید و خود با کسانی که با او بودند بر کفار حمله کردخالد با نیزه به او ضربتی زد و او بشهادت رسید واقدی گوید: که بعضی گویند که ثابت مجروح شد و بهبود یافت و مرگش پس از آن بود .
ترجمه مقاله